پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳ , 5 Dec 2024
انجمن علمی انتقال خون ایران در پاسخ به بیانیه انجمن تامین کنندگان پلاسما و دارو‌های پلاسمایی تهران، بار دیگر تاکید کرد: الگوی فعلی اهدای پولی پلاسما در کشور نه تنها هدف «تولید دارو برای بیماران ایرانی از پلاسمای ایرانی» را تأمین نمی کند بلکه اعتماد عمومی به نظام سلامت را از بین می برد.
اهدای پولی پلاسما هدف «تولید دارو برای بیماران ایرانی از پلاسمای ایرانی» را تأمین نمی‌کند
به گزارش فانا، در بیانیه انجمن تامین کنندگان پلاسما و دارو‌های پلاسمایی تهران که یازدهم آذر ۱۴۰۳ منتشر شد، با اشاره به اصرار برخی از مدیران اسبق سازمان انتقال خون ایران در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بر نامیدن مدل ایرانی صنعت پلاسما به الگوگیری از مدل مجارستانی، آمده است: شیوه جبران خدمت به ازای اهدای پلاسما، شیوه‌ای مرسوم و اجرا شده در بسیاری از کشور‌های دنیا است. اعتبار اجرای این شیوه به حدی بالاست که سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۲۱ اعلام کرده تامین دارو‌های مشتق از پلاسما به میزان زیادی به پلاسمای جمع آوری شده به شیوه جبران خدمت وابسته است.

کشور‌های آلمان، آمریکا و اتریش تنها تعدادی از کشور‌هایی هستند که مدل جبران خدمت به ازای اهدای پلاسما را پیاده کرده و به خودکفایی رسیده اند. کشور‌های دیگری نظیر چین، سوئد و کانادا از جمله دیگر کشور‌هایی هستند که جبران خدمت به ازای اهدا را قانونی شمرده، تشویق می‌کنند و به سمت خودکفایی پیش می‌روند.

کشور مجارستان نیز یکی از کشور‌های کوچک اروپا همچون جمهوری چک، لیتوانی و لتونی است که از کشور‌های بزرگ‌تر فوق الذکر الگو گرفته و همتراز قرار دادن ایران و صنعت ایران با این کشور کوچک فقط جهت تشویش اذهان و کوچک شمردن دستاورد‌های صنعت داروی ایران است.

کارگروه پلاسما و صنعت پلاسما انجمن علمی انتقال خون ایران نیز اینطور پاسخ داده است: سازمان جهانی بهداشت همواره تأکید کرده است که تأمین دارو‌های مشتق از پلاسما باید بر پایه اهدای داوطلبانه باشد.شعار این سازمان در سال گذشته، «اهدای داوطلبانه» بود و اسناد مختلف آن نشان می‌دهد که حرکت به سمت کاهش وابستگی به مدل پولی یا جبران مالی، یک اولویت استراتژیک است. بنابراین، استناد به این سازمان و مجامع علمی معتبر دیگر برای تأیید مدل جمع‌آوری پولی، ناقص و گمراه‌کننده است.

هیچ شواهدی مبنی بر تشویق کشور‌ها به جمع‌آوری پولی پلاسما از سوی سازمان بهداشت جهانی یا دیگر نهاد‌های معتبر علمی مرجع وجود ندارد. کشور‌هایی مانند کانادا و سوئد سیاست‌های مشخصی برای کاهش وابستگی به مدل جبران مالی و حرکت به سمت اهدای داوطلبانه دارند.

در مدل کانادایی نیز اهدا پولی بصورت محدود و تحت نظارت سازمان انتقال خون در حال اجرا است. در حقیقت، بسیاری از کشور‌ها با وجود استفاده محدود از مدل پرداختی، به سمت جایگزینی آن با مدل‌های داوطلبانه که تضمین کننده پایداری منابع هستند، حرکت می‌کنند.

در بخش دیگر بیانیه انجمن تامین کنندگان پلاسما و دارو‌های پلاسمایی تهران اینطور می‌خوانیم: شروع و توسعه صنعت پلاسما در ایران با الگوبرداری از کشور آلمان و انتقال مستقیم تجربه و دانش از صنعت پلاسمای آن کشور بوده است. طبق گزارشی که در سال ۲۰۱۵ توسط سازمان بهداشت جهانی با عنوان «بهبود دسترسی به محصولات خونی با کیفیت، از طریق تولید داخل و انتقال تکنولوژی» منتشر شده است، ایران و برزیل جزو کشور‌های نمونه‌ای که پالایش قراردادی را برای تامین فرآورده‌های مشتق از پلاسما در کشور‌های خود پیاده سازی کرده و همچنین فراتر از آن، زیرساخت‌هایی برای انتقال تکنولوژی ایجاد کرده اند، تلقی شدند.

همچنین در مورد مدل اهدای پلاسما در کشور دانمارک نیز در خصوص ادعا‌های مربوط به اهدای رایگان پلاسما در این کشور، به اطلاع می‌رساند، قوانین یکسان و جامعی در تمام این کشور در خصوص اهدای خون و پلاسما برقرار است.

طبق پایش سراسری انجام شده در مورد انواع انگیزه‌ها و مشوق‌های مالی به اهدا کنندگان در کشور‌های اروپایی که نتایج آن در آوریل ۲۰۲۴ منتشر شده است، سیاست گذاران حوزه سلامت در دانمارک، علاوه بر ارائه خدمات مربوط به پایش سلامتی و وعده‌های خوراکی حاوی پروتئین در روز اهدا به اهداکنندگان خون و پلاسما، جوایز نقدی به ارزش ۴ تا ۱۶۰ یورو و همچنین مشوق‌های مالی در شرکت در برنامه‌های اهداکنندگان مستمر به اهدا کنندگان خون و پلاسما می‌پردازند.

کارگروه پلاسما و صنعت پلاسما انجمن علمی انتقال خون ایران نسبت به این مطلب پاسخ داد: اشاره به الگوگیری از آلمان نادرست و مبهم است. بدون درک از جامعه‌شناسی آلمان و هزینه و فایده جمع‌آوری پلاسما پولی در یک کشور صنعتی نمی‌توان الگوی آن‌کشور را رونویسی کرد.

در آلمان، مجوز جمع‌آوری پلاسما تنها به شرکت‌هایی داده می‌شود که خود دارای پالایشگاه پلاسما بوده و چرخه تولید دارو‌های مشتق از پلاسما را به‌طور کامل مدیریت کنند. در ایران، جمع‌آوری‌کنندگان صرفاً پلاسما را دریافت کرده و به خارج صادر می‌کنند، بدون اینکه زیرساخت پالایشگاهی در داخل کشور ایجاد کرده باشند و یا تمایلی به استیفای تعهد خود در تکمیل چرخه پلاسما در کشور داشته باشند. این تفاوت بنیادین، نشان می‌دهد که ادعای الگوگیری از آلمان فاقد مبنای واقعی و تحریف واقعیت است.

همچنین گزارش سال ۲۰۱۵ سازمان بهداشت جهانی با عنوان «بهبود دسترسی به فرآورده‌های خونی ایمن»، ایران و برزیل را به دلیل استفاده از مدل پالایش قراردادی پلاسما یعنی مازاد پلاسمای بازیافتی حاصل از اهدای خون داوطلبانه به‌عنوان نمونه معرفی کرد. این گزارش هیچ ارتباطی به مدل جمع‌آوری پلاسما پولی و صادرات آن ندارد. استناد به این گزارش برای توجیه عملکرد فعلی جمع‌آوری‌کنندگان پلاسما پولی در ایران، آدرس نادرست دادن است.

به نظر می‌رسد استناد انجمن ذینفع به مدل دانمارکی نیز براساس برداشت نادرست از یک مقاله علمی و بدون درنظر گرفتن دو اصل اساسی تفاوت درآمد در دو کشور و تفاوت میان مشوق-هدیه و پرداخت‌های نقدی صورت گرفته و یک مطلب علمی قابل بحث به صورتی مبهم به ابزار توجیه حاشیه سود بالای تجارت پلاسما در ایران بدل شده است.

در بخش پایانی بیانیه انجمن تامین کنندگان پلاسما و دارو‌های پلاسمایی تهران نیز آمده است: در این سال‌ها که اولین پالایشگاه پلاسما در کشور عزیزمان ایران، فعال شده و دارو‌های آن در دسترس بیماران ایرانی قرار گرفته و دومین پالایشگاه نیز اولین سری دارو‌های خود را عرضه کرده و سومین پالایشگاه در دست احداث است، استفاده از تخریب صنعت پلاسما برای اغراض سیاسی و دست یابی به جایگاه‌های دولتی، با بی خردی، امکان دسترسی بیماران ایرانی به دارو‌های پلاسمایی را محدود می‌کند.

کارگروه پلاسما و صنعت پلاسما انجمن علمی انتقال خون ایران نیز اینطور پاسخ داد: بر اساس شواهد مسلم علمی مبرهن است که الگوی فعلی مورد استفاده در ایران تأمین کننده هدف «تولید داروی پلاسمایی برای بیماران ایرانی از پلاسما ایرانی» نیست. این مطالبه باید به عنوان یک خواسته علمی و عمومی مطرح شود که جمع‌آوری پلاسما در ایران بر تأمین دارو‌های مشتق از پلاسما برای بیماران داخلی با تأکید بر اولویت حفظ و گسترش اهدای داوطلبانه پلاسما متمرکز باشد.

تجارت پلاسما بدون ایجاد زیرساخت‌های پالایشگاهی داخلی و بدون نظارت‌های سخت‌گیرانه، نه تنها کمکی به نظام سلامت نمی‌کند، بلکه تنها سودآوری برای تعداد محدودی از افراد را به دنبال دارد. بازنگری مسیر گذشته، شفافیت بیشتر در سیاست‌ها، سرمایه‌گذاری در پالایشگاه‌های داخلی با جذب مشارکت پالایشگران معتبر و حرکت به سمت اهدای داوطلبانه، ضروری‌ترین اقداماتی هستند که باید در این زمینه صورت گیرد.

بیانیه اخیر انجمن ذینفع در جمع‌آوری پلاسما پولی می‌تواند جرقه‌ای در ذهن مسئولان سلامت کشور روشن کند که تاخیر در شفاف‌سازی می‌تواند گفتگو را از مسیر منطق منحرف کند. امروز انجمن ذینفع به‌جای ارائه پاسخ شفاف به انتقادات، با متهم کردن منتقدان به بی‌خردی و سیاسی‌کاری، سعی در فرار از پاسخگویی دارد. چنین ادبیاتی را باید در مماشات گذشته در قبال استفاده یک‌سویه از تریبون‌ها و فرار از ارائه گزارش مستند درباره منابع درآمد و افراد ذینفع در این تجارت جستجو کرد.

فراموش نکنیم که مخاطب این گفتگو از یک‌سو آن مادری است که سنجه موفقیت حکمرانی را در دسترسی عزیز خود به دارو و خون مناسب جستجو می‌کند و از سوی دیگر جامعه فرهیخته‌ای است که ارائه مطالب گمراه‌کننده و ناقص را وهن دانش خویش می‌داند.

این شیوه برخورد نه‌تنها به توسعه در کشور و نظام سلامت کمک نمی‌کند، بلکه اعتماد عمومی به تأمین ملزومات سلامت و گفت‌وگوی سازنده را تضعیف می‌کند؛ لذا ضروری است راهبردسازان سلامت کشور در تاباندن نور بر تاریکخانه تجارت در سلامت شهروندان تعجیل کنند. در ضمن استقبال انجمن تامین کنندگان پلاسما و دارو‌های پلاسمایی از یک نشست شفاف در عصر گفتمان و شفافیت، معیار خردورزی این گروه ذینفع خواهد بود.
منبع : خبرگزاری آنا
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


آخرین عناوین
شرکت های برگزیده