فانا: در نزدیک به یک سال گذشته، نرخ اشتغال در حال کاهش بوده و نرخ تورم افزایش جهشی داشته است، سود شرکتها در صنایع گوناگون پایین آمده است و تقاضای خرید جامعه نیز.
مجموعه این ویژگیها که هر یک بقیه را تشدید میکند یک نام دارد: رکود.
در اصول اقتصاد خودفریبی جایی ندارد و صنعت دارو و تجهیزات پزشکی نیز از این رکود مستثنی نیستند. استقراض مبلغ زیادی از صندوق توسعه ملی برای حفظ گردش مالی بخش سلامت کشور، تنفس مصنوعی دادن به آن بخش است.
آینده را با قطعیت نمیدانیم اما استمرار شرایط امروز تا هر نقطهای از آینده به معنی بازار ضعیفتر و گردش اقتصادی کندتر و رکود بزرگتری از امروز خواهد بود.
ابهام به آینده، بازارها را به محاق سیاه نگرانی فرو میراند. از چنین بازاری انتظار نوسان در رفتار و پسروی و نکول تعهدات، یک واقعیت است.
شرکتهای هوشمند این احتمال را در تصمیمگیریهای استراتژیک خود وارد میکنند.
اما ابهام و نگرانی نباید به معنی انفعال باشد و نباید ما را مسحور نگاه دارد بلکه بایست رویکردهایمان را بهروز کنیم.
استمرار نگاه و ادامه زندگی با همان روشهای پیشین گرهی است که خودمان بر گرههای موجود اضافه میکنیم.
تمرکز بر فروش در بازاری که پشتوانه خوبی نیست.
بارها در تحلیل یا ارزیابی شرکتها، مواردی را میبینیم که یک شرکت با وجود فروش مناسب و حتی رشد فروش، در مدیریت سرمایه در گردش خود و ایفای تعهدات مالی با دشواری روبرو است.
یادمان باشد فروش وعده پول است نه خود پول و شرکتها با تکیه بر این وعده که برای تحقق به عوامل دیگری، که برخی خارج از کنترل شرکت هستند، وابسته است موقعیت لرزانی برای خود رقم میزنند که زیر پوشش اعداد فروش و سود پنهان میماند.
چنین موقعیت لرزانی با تغییر دینامیک بازار یا شرایط اقتصادی کشور، به سرعت خود را بروز میدهد.
به تدریج که ترکهای ایجاد شده در جریان نقدینگی به شکافهای بزرگتری تبدیل میشوند اعداد فروش و سود گزارش شده نمیتوانند روی آنها وصله بزنند. حتی در شرکت های بورسی دارویی نمونههای زیادی را داریم که با وجود نوسان در جریان نقدینگی تنها با تکیه بر روند فروش و سود، در چنین چالهای افتادند.
در چنین شرکتهایی هنگامی که مواردی مانند زیان یا نکول در تعهدات مالی یا کمبود سرمایه در گردش برای رشد شرکت و حتی گاهی برای هزینههای جاری، را ریشه یابی میکنیم به رد پای پر رنگی از کم توجهی به مدیریت جریان وجه نقد شرکت میرسیم.
فشار سهامداران بر شرکتها برای رشد و اضطرار اقتصادی کشور، مدیران را بیشتر به تمرکز فروش بیشتر و سهم بازار بزرگتر میراند درحالیکه استمرار و عمق جریان نقدینگی شرکت کمتر از آنی است که از فروش و افزایش سهم بازار پشتیبانی کند.
تنظیم فروش بر مبنای ظرفیت شرکت نه ظرفیت بازار.
در محیط اقتصادی امروز توصیه به هیات مدیره شرکتها آن است که با قدری تغییر نگاه، رشد شرکت را به جای معیار فروش و سهم بازار بر پایه مشخصات فنی جریان نقدینگی خود تعریف کنند.
هرچه شاخصهای اقتصادی و کسبوکار ضعیف بشوند آنگاه سودی که در صورتهای مالی شرکتها گزارش شده است تنها به حساب آنها است نه در حساب آنها.
اگر مدیران این نکته را در اولویت عوامل موثر بر تصمیمگیرهای خود قرار دهند، شرکت خود را در مسیری مطمئن و کمخطرتر خواهند راند.
دکتر محسن پرورش
مجموعه این ویژگیها که هر یک بقیه را تشدید میکند یک نام دارد: رکود.
در اصول اقتصاد خودفریبی جایی ندارد و صنعت دارو و تجهیزات پزشکی نیز از این رکود مستثنی نیستند. استقراض مبلغ زیادی از صندوق توسعه ملی برای حفظ گردش مالی بخش سلامت کشور، تنفس مصنوعی دادن به آن بخش است.
آینده را با قطعیت نمیدانیم اما استمرار شرایط امروز تا هر نقطهای از آینده به معنی بازار ضعیفتر و گردش اقتصادی کندتر و رکود بزرگتری از امروز خواهد بود.
ابهام به آینده، بازارها را به محاق سیاه نگرانی فرو میراند. از چنین بازاری انتظار نوسان در رفتار و پسروی و نکول تعهدات، یک واقعیت است.
شرکتهای هوشمند این احتمال را در تصمیمگیریهای استراتژیک خود وارد میکنند.
اما ابهام و نگرانی نباید به معنی انفعال باشد و نباید ما را مسحور نگاه دارد بلکه بایست رویکردهایمان را بهروز کنیم.
استمرار نگاه و ادامه زندگی با همان روشهای پیشین گرهی است که خودمان بر گرههای موجود اضافه میکنیم.
تمرکز بر فروش در بازاری که پشتوانه خوبی نیست.
بارها در تحلیل یا ارزیابی شرکتها، مواردی را میبینیم که یک شرکت با وجود فروش مناسب و حتی رشد فروش، در مدیریت سرمایه در گردش خود و ایفای تعهدات مالی با دشواری روبرو است.
یادمان باشد فروش وعده پول است نه خود پول و شرکتها با تکیه بر این وعده که برای تحقق به عوامل دیگری، که برخی خارج از کنترل شرکت هستند، وابسته است موقعیت لرزانی برای خود رقم میزنند که زیر پوشش اعداد فروش و سود پنهان میماند.
چنین موقعیت لرزانی با تغییر دینامیک بازار یا شرایط اقتصادی کشور، به سرعت خود را بروز میدهد.
به تدریج که ترکهای ایجاد شده در جریان نقدینگی به شکافهای بزرگتری تبدیل میشوند اعداد فروش و سود گزارش شده نمیتوانند روی آنها وصله بزنند. حتی در شرکت های بورسی دارویی نمونههای زیادی را داریم که با وجود نوسان در جریان نقدینگی تنها با تکیه بر روند فروش و سود، در چنین چالهای افتادند.
در چنین شرکتهایی هنگامی که مواردی مانند زیان یا نکول در تعهدات مالی یا کمبود سرمایه در گردش برای رشد شرکت و حتی گاهی برای هزینههای جاری، را ریشه یابی میکنیم به رد پای پر رنگی از کم توجهی به مدیریت جریان وجه نقد شرکت میرسیم.
فشار سهامداران بر شرکتها برای رشد و اضطرار اقتصادی کشور، مدیران را بیشتر به تمرکز فروش بیشتر و سهم بازار بزرگتر میراند درحالیکه استمرار و عمق جریان نقدینگی شرکت کمتر از آنی است که از فروش و افزایش سهم بازار پشتیبانی کند.
تنظیم فروش بر مبنای ظرفیت شرکت نه ظرفیت بازار.
در محیط اقتصادی امروز توصیه به هیات مدیره شرکتها آن است که با قدری تغییر نگاه، رشد شرکت را به جای معیار فروش و سهم بازار بر پایه مشخصات فنی جریان نقدینگی خود تعریف کنند.
هرچه شاخصهای اقتصادی و کسبوکار ضعیف بشوند آنگاه سودی که در صورتهای مالی شرکتها گزارش شده است تنها به حساب آنها است نه در حساب آنها.
اگر مدیران این نکته را در اولویت عوامل موثر بر تصمیمگیرهای خود قرار دهند، شرکت خود را در مسیری مطمئن و کمخطرتر خواهند راند.
دکتر محسن پرورش