جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳ , 18 Oct 2024
حامدی‌فر مطرح کرد:

سوءاستفاده از واژه کیفیت در حوزه دارو

دولت مثل صنعت خودرو از صنعت دارو حمایت نکند
اقتصاد مقاومتی موضوعی است که در حوزه دارو از اهمیت بالایی برخوردار است.
سوءاستفاده از واژه کیفیت در حوزه دارو
به گزارش فانا، برای اطلاعات بیشتر در خصوص کارهایی که در این زمینه انجام شده و نظرات کارشناسان این حوزه با هاله حامدی‌فر، عضو هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی و انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات بیوتکنولوژی پزشکی که تخصصش تضمین کیفیت دارو است و قبل از مدیریت در این حوزه کار می‌کرده به گفت‌وگو نشستیم.

به نظر شما وضعیت صنایع دارویی ما از نظر کیفیت چگونه است؟

کیفیت مظلوم‌ترین واژه امروز در حوزه دارو است. متاسفانه همه دست‌اندرکاران بازار دارو هر کدام یا از آن سوء‌استفاده می‌کنند یا با واژه‌های دیگر آن را شهید می‌کنند. من بارها هم گفته‌ام که کیفیت امری بنگاه‌محور است و ارتباطی با ملیت، صنف و گرایش‌های سیاسی، عرق ملی و ... ندارد. کیفیت مفهومی است که در هر سازمانی بر اساس درک مدیران ارشد، اهداف و استراتژی‌های سازمان و فرهنگ جاری در آن تعریفی دارد و نمود آن در محصول یا خدماتی که ارائه می‌شود، بروز می‌کند. در صنعت دارویی ایران نیز مانند تمام صنایع دنیا تعداد زیادی تولیدکنندگان دارو و مواد اولیه دارویی فعالیت می‌کنند که هر کدام نگرش کیفی خاص خودشان را دارند. شرکتی که بازار اروپا را هدف قرار داده نمی‌تواند کف استانداردهای تولید را لحاظ کند بلکه باید پیاده‌سازی اصول کیفی را از ذهن و مغز کارکنانش آغاز کند و با همه هزینه‌ها برای رسیدن به آن هدف بزرگ و مسلما سودآور، به شاخص‌های کیفی وفادار بماند.

این امر که گفتید محقق شده است؟

متاسفانه در خیلی از مکالمات و مکاتبات می‌بینیم که فرهنگ غالب این شده که داروی وارداتی یعنی کیفیت بهتر و داروی تولید داخل یعنی کیفیت پایین‌تر و متاسفانه به یک حربه تجاری تبدیل شده، به عبارتی برای دفاع از منافع تجاری از بیمار یک سپر انسانی می‌سازیم. واژه‌های زیبایی به‌کار می‌بریم مثل «حقوق بیمار»، «حق انتخاب» و «کیفیت بالا» در حالیکه واقعاً مغلطه است. برای مثال چین جزو کشورهایی است که داروهایش در ایران خیلی خوشنام نیست اما صدها کمپانی داروسازی چینی وجود دارد. کدام محصول؟ کدام شرکت؟ چندین شرکت داروسازی چینی هستند که داروهایشان در بازار آمریکا و اروپا به فروش می‌رسد، اما محصول زیرپله‌ای هم دارند. در کشور خودمان هم همین‌طور است. شرکت داروسازی یا ماده اولیه‌ای داریم که واقعاً کف استانداردهای لازم برای تولید دارو را هم با تبصره و تعهد می‌گذراند، اما شرکتی هم داریم که از اروپا درخواست تولید و همکاری دارد بنابراین کیفیت ربطی به ملیت ندارد.

پس شما بحث حمایت از تولید داخل و اقتصاد مقاومتی را با امر کیفیت چگونه جمع‌بندی می‌کنید؟

سوال واقعا عالی کردید. من معتقدم اصطلاح اقتصاد مقاومتی خیلی بار معنایی غنی و خوبی دارد و مسلما در اقتصاد مقاومتی بحث باید بر حمایت از تولیدکننده داخلی قرار گیرد که کیفیت محور است. چرا؟ چون تولیدکننده داخلی که به ضرب و زور تعرفه و بستن بازار می‌تواند زنده بماند نه تنها به درد مقاومت در شرایط سخت نمی‌خورد بلکه در شرایط عادی هم آنقدر ضعیف است که دولت و سایر نهادها باید از جیب مردم هزینه کنند که سرپا بماند. من اعتقاد دارم شاخص‌های اقتصاد مقاومتی در حوزه دارو عبارتند از:

1) تولید ثروت از علم (تولیدی که دانش بنیان باشد به عبارتی با کوچکترین قطع ارتباط پولی، تجاری و ... ضربه نخورد).
2) اشتغال‌زایی برای قشر تحصیلکرده
3) جلوگیری از خروج ارز
4) ارزآوری از طریق صادرات محصول یا دانش فنی
5) کمک به امنیت سلامت در شرایط بحرانی اعم از تحریم و ...
6) کیفیت محور بودن

من واقعا باور دارم که کلمه اقتصاد مقاومتی بیش از هر چیز در درون خود روی کیفیت تاکید دارد. چون کیفیت است که بیشترین قدرت را برای هر تولیدکننده به ارمغان می‌آورد.

الان در خصوص مجموعه خود شما حمایت از تولید داخل چگونه است؟

من فکر می‌کنم لااقل در حوزه داروهای بیولوژیک چون داروها حساس بوده‌اند، نحوه حمایت منطقی‌تر از سایر قسمت‌ها بوده است. واقعا امیدوارم حمایتی که از صنعت خودروسازی انجام می‌شود هرگز در حوزه دارو اتفاق نیفتد چون نابود خواهیم شد. الان در صنعت تولید بیوسیمیلارها، در دنیا واقعً حرف بزرگی برای گفتن داریم. هیچ کشوری سبدی به تنوع سبد ایران در دست ندارد. اگر از من بپرسید علت رشد آن چیست، می‌گویم در کنار برنامه‌ریزی به موقع در بیست سال پیش، همت جمعی از متخصصین و محققین، هدف‌گذاری درست و خیلی عوامل دیگر.

مهمترین عامل چه بود؟

به باور من مهمترین عامل این بود که خیلی‌ها باور نمی‌کردند و بسیاری به دیده شک می‌نگریستند و این صنعت بسیار تلاش کرد تا خودش را ثابت کند. ذی‌نفعان هرآنچه در دنیا از چنین تولیدکننده‌ای برای اثبات می‌خواستند از تولیدکننده‌های بیوسیمیلار هم خواستند. از شرایط بالای GMP، تست‌های مقایسه‌ای آزمایشگاهی با محصول برند، تست‌های بیولوژیک مقایسه‌ای، مطالعات بالینی و مطالعات ایمنی‌زایی و تا زمانیکه اطمینان حاصل نشد مجوز ورود به بازار نگرفتیم. از طرفی رقیب ما شرکت‌های دولتی یا نیمه دولتی یا خصوصی داخلی نبودند. تمام محصولات ما در زمانی وارد بازار شدند که فقط یک محصول برند مشابه در بازار بود و آن هم تولیدکننده‌اش یکی از 5 غول داروسازی دنیا بود. ما هم به عنوان تولیدکننده تا 50درصد (البته اخیرا شده 30 درصد) بازار را در اختیار نگیریم، سازمان غذا و دارو علی‌رغم قیمت به مراتب پایین‌تر، هیچ‌گونه محدودیت وارداتی اعمال نمی‌کند؛ بنابراین در جواب سوال شما باید بگویم بله حمایت از ما به‌ عنوان تولیدکننده داخل است اما به شرط‌ها و شروط‌ها.

در حال حاضر حمایت از تولید داخل چگونه است؟

من فکر می‌کنم لااقل در حوزه داروهای بیولوژیک چون داروها حساس بوده‌اند، نحوه حمایت منطقی‌تر از سایر قسمت‌ها بوده است. تمام محصولات ما در زمانی وارد بازار شدند که فقط یک محصول برند مشابه در بازار بود و آن هم تولیدکننده‌اش یکی از 5 غول داروسازی دنیا بود. ما هم به عنوان تولیدکننده تا 50 درصد (البته اخیراً شده 30 درصد) بازار را در اختیار نگیریم، سازمان غذا و دارو علی‌رغم قیمت به مراتب پایین‌تر هیچگونه محدودیت وارداتی اعمال نخواهد کرد. بنابراین در جواب سوال شما باید بگویم بله حمایت از ما به‌عنوان تولیدکننده داخلی وجود دارد اما به شرطها و شروطها.

1) قیمت حداکثر 60درصد محصول برند وارداتی (در حالیکه در آمریکا و اروپا از بیوسیمیلارها حداکثر توقع 15درصد کاهش قیمت دارند)
2) قدرت حضور در بازار و تامین آن حداقل به میزان 30درصد آن هم در شرایط رقابت با برند اصلی و درحالیکه محصول برند تحت چتر حمایتی دولت قرار دارد.
3) کیفیت کاملاً مشابه با برند و اثبات شده توسط مطالعات بالینی و آزمایشگاه

اگر همه اینها محقق شود، محدودیت واردات آن هم نه قطع واردات اعمال می‌شود، تازه به یک شرط خیلی مهم.

چه شرطی؟

داروهای بیولوژیک عمدتا برای بیماران صعب‌العلاج مثل ام.اس، هموفیلی، سرطان، ناباروری، نارسایی کلیوی و ... مصرف می‌شوند و همه شروط بالا یک طرف و اینکه بیماران و پزشکان راضی باشند شرط بسیار مهمی است. ما دستور مقام معظم رهبری را داریم که بیمار و خانواده‌اش نباید دغدغه‌ای جز بیماری داشته باشند. بنابراین اگر پزشک احساس کند که از کیفیت دارو مطمئن نیست و به زور حمایت تولید داخل مجبور به تجویز داروی تولید داخل است، مسلما بیمار و خانواده‌اش تحت تاثیر نگرش پزشک قرار می‌گیرند یا اینکه اگر بیمار و خانواده‌اش از بسته‌بندی، نحوه ارائه و تزریق دارو احساس کیفیت پایین‌تری کنند، گاهی حاضرند فرش زیر پایشان را بفروشند و داروی برند بخرند.

من تولیدکننده هستم اما باید خودم را جای کسی که بیماری صعب‌العلاج دارد یا خانواده‌ای که عزیزش مبتلا است بگذارم. در این شرایط هر یک از ما برای سلامتی هر قیمتی می‌پردازیم. اگر اطمینان نداشته باشید، اگر دلتان قرص نباشد، به هر چیزی برای سلامت عزیزتان متوسل می‌شوید. به این ترتیب داستان خیلی پیچیده می‌شود.

شما چه راهکاری را انتخاب کرده‌اید یا پیشنهاد می‌کنید که هم یک تولیدکننده داخل باشید و هم مصداق اقتصاد مقاومتی؟

فقط یک کلام، کیفیت. این کیفیت فقط در خط تولید و GMP و تست‌های کنترل کیفی نیست. شاید اصل داستان آنجا باشد اما شرط لازم است و هرگز کافی نیست. کیفیت در یک تفکر کمال‌گرا است. اینکه اگر با یک محصول برند قرار است رقابت کنم چگونه می‌توانم بسته‌بندی بهتری از او داشته باشم. واقعا فکر کنیم که چه چیزی اعتماد پزشک را به داروی برند جلب می‌کند؟ مطالعات بالینی اصولی و علمی و مقالات معتبر پس ما هم برای کسب اعتماد همان را به پزشک ارائه کنیم.

عوامل موفقیت در بازار دارویی چیست؟

برخی تولیدکنندگان بیان می‌کنند که بازاریابی‌های غیرحرفه‌ای عامل برد در بازار دارویی است اما من باید بگویم چنین نیست. نه اینکه بازاریابی کلا بی‌تاثیر است، خیر اتفاقا بسیار هم موثر است اما اینکه برخی از تولیدکنندگان فکر می‌کنند که تنها دلیل برد رقبایشان بازاریابی و آن هم از نوع نه چندان حرفه‌ای است، به نظر من اشتباه می‌کنند. بیشترین چیزی که اطمینان پزشکان را به داروهای برند جلب می‌کند، تائیدیه‌های سازمان غذا و داروی آمریکا و اتحادیه اروپا و مقالات نتایج مطالعات بالینی داروهایشان است. پس «یا مکن با فیل‌بانان دوستی» یا اگر آمدی با برندها رقابت کنی باید روی میز پزشک چیزی را بگذاری مشابه آنچه او دارد.

شما کیفیت را چطور معرفی می‌کنید؟

کیفیت یعنی به موقع در بازار بودن، تامین تمام نیازهای بیمار برای مصرف دارو، حمایت از بیمار و خیلی موارد دیگر است. کیفیت این است که امروز رنگ جعبه داروی من آبی نباشد، فردا چاپخانه را برای 500 تومان ارزان‌تر عوض کنم و رنگ آبی بشود سبز و کسی هم عین خیالش نباشد. در حالیکه بیمار مصرف‌کننده اینها را خوب می‌فهمد و اعتمادش سلب می‌شود.

الان صحبت‌هایی در خصوص پیوستن به سازمان تجارت جهانی است. آیا شما احساس خطر نمی‌کنید؟

خیر، این همان جایی است که من می‌گویم اقتصاد مقاومتی بار معنایی دارد و الان لقلقه دهان‌ها شده است. هرکس یک چیزی شبیه آنچه باید باشد تولید می‌کند. در شرایطی که استاندارد نیست، قیمتش از محصول وارداتی حتی با پرداخت تعرفه هم بالاتر است، تست‌های لازم را هم نمی‌تواند بگذراند بعد از کلمه اقتصاد مقاومتی یک اسلحه ساخته که محصولش را به زور به مصرف‌کننده تحمیل کند. این درست نیست. اقتصاد مقاومتی و محصول به‌دست آمده از آن، از پیوستن به سازمان تجارت جهانی و هرگونه بازشدن بازار استقبال می‌کند. چرا؟ چون بازارهای دیگر به روی او هم باز می‌شود، چون دسترسی او هم به تجهیزات و نیازهای خط تولیدش راحت‌تر و ارزانتر می‌شود. چون او بدنه خود را با کیفیت مشابه برند و استانداردهای بین‌المللی آنقدر محکم کرده که آسیب پذیریش به حداقل رسیده است.

در پایان؟!

باز هم کیفیت. کیفیت هزینه دارد، همه هم خوب آن را می‌شناسند، نه ابزار سیاسی، نه رانت‌های اقتصادی، نه زد و بندهای مافیایی و زیرمیزی‌های رایج و نه شعارهای عوام فریبانه، هیچکدام از پس کیفیت بر نمی‌آیند و این مطمئن‌ترین چیزی است که هر بنگاه اقتصادی می‌تواند به آن تکیه کند.
منبع : روزنامه روزنامه سپید
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


آخرین عناوین
شرکت های برگزیده