موضعگیری متولیان نظام سلامت در دو حادثه بیمارستانی اخیر در تهران و تبریز و برخورد قاطع آنان، تکرار این حوادث یا توقف آنها را مشخص میکند.
به گزارش فانا، دو حادثه بیمارستانی که در روزهای اخیر اخبار تلخی از آنها منتشر شد، موجی از نگرانی را در بین مردم و بسیاری از بیماران ایجاد کرد.
بیماری آب مروارید چشم دارد و به هزار و یک امید و آرزو به بیمارستان نگاه در تهران مراجعه میکند که تاری دیدی که آب مروارید بر چشمانش تحمیل کرده، برطرف کند و بینایی کامل و روشن به چشمهای او باز گردد، اما این گونه نمیشود و پس از عمل، پردهای بر چشمان او سایه میافکند، سیاهی تنها چیزی است که عصبهای بینایی او تشخیص میدهد، تاریکی محیط او را فرا میگیرد. نه رنگ درخشان خورشید را و نه آبی بودن آسمان را دیگر درک میکند. آرزوهای او حبابی بود که بر اثر خطای عمدی یا غیر عمدی ترکیده است. او تنها قربانی این ماجرا نیست ۸ نفر دیگر با او قربانی میشوند.
به تبریز میرویم ۴ بیمار رفتهاند شیمی درمانی کنند، آنها و خانوادههایشان هست و نیست خود را گذاشتهاند، با هزاران مشکل و دم این و آن را دیدن توانستهاند برای بیمارشان دارویی تهیه کنند تا عزیزشان شیمی درمانی شود، اما چند نفر داروی شیمی درمانی این بیمار را در جیب خود گذاشته و به جایش به آنها آب مقطر تزریق میکنند و حق بیماران را در بازار آزاد به قیمت گزافی میفروشند، این بیماران یک دوره شیمی درمانی را از دست میدهند و معلوم نیست چه هزینه جانی بر آنها تحمیل شود؟
همین چندماه قبل بود که در بیمارستان قائم رشت بیمارانی که به امید درمان آیسییوها بستری شده بودند در اثر آتشسوزی جان خود را از دست دادند. چند سال قبل هم در کلینیک در تهران حادثهای مشابه جان بیمار و کادر درمان را با هم گرفت. سال گذشته نیز یک بیمارستان معروف پایتخت دچار سانحه شد که خوشبختانه با حضور سریع آتشنشانی و تلاش اورژانس این سانحه تلفاتی نداد. اینها جاهایی هستند که آخرین ملجأ دنیوی بیمارانی است که به امید درمان و التیام به آنها مراجعه میکنند، اما نه دردی از آنها دوا شد که چه بسا جان آنها نیز در خطر مرگ قرار گرفت.
جایگاه اخلاق پزشکی
مرور این حوادث اعم از عمدی و یا غیرعمدی بودن آنها چند پرسش را مطرح میکند، اگر حادثه بیمارستان نگاه عمدی باشد در کنار حادثه تبریز که عمدی بودن آن مشخص شده است، اخلاق پزشکی کجای این حوادث قرار میگیرد؟
اخلاق پزشکی که فرد درمانگر را مجاب میکند حتی به دشمن خود نیز اگر کوچکترین شانسی برای زنده ماندن داشته باشد کمک کند تا او زنده مانده و اگر دردی دارد مرهم درد او شود، نه اینکه چشم او را نابینا کرده و بر درد بیمار سرطانی افزوده و او را مرگ نزدیک کند؟
از سوی دیگر آیا اصلا نظارتی بر کار درمانگران و یا محیطهای بیمارستانی که این اعمال انجام میشود وجود دارد یا خیر یا باید بیمار علاوه بر بیماری پیش از مداوا ترس پس از مداوا را نیز داشته باشد؟ چگونه است که بیمار نباید رنج دیگری غیر از بیماری داشته باشد، ضامن جان او مگر نباید پزشک و آن محیط درمانی باشد؟
وزارت بهداشت (تولیت سلامت در کشور) و سازمان نظام پزشکی (نظام صنفی پزشکان و حِرَف پزشک) کجای این حوادث قرار میگیرند؟ آیا صدور بیانیه پس از حادثه، آب رفته را به جوی و نور را به چشمان آسیب دیده باز میگرداند؟ تکلیف مردمانی که اکنون در صف نوبت عمل چشم یا شیمی درمانی قرار دارند چه میشود؟ چگونه باید به بیمار و خانواده آنان اعتماد بخشید که دیگر به جای داروی شیمی درمانی آب مقطر به رگهای آنها تزریق نمیشود و دارویی که آنها با هزاران سختی تهیه کردهاند از بیمارستان خارج نشده و سر از بازار آزاد در نمیآورد.
آتش بی اعتمادی
واکنشی که هم نشان داده شده است نه اطمینانی را برای مردم به حاصل میآورد و نه توضیحی در این رابطه و نه حتی ابراز تأسفی که مردم را دلگرم کند. یکی آن را مانند ماشینی چپ شده، یک «روال» میداند و آن یکی آن را صرفا یک «حادثه غیر عمدی که نباید پیش میآمد» اولی واکنش رئیس نظام پزشکی و دیگری از سوی جانشین وزیر بهداشت برای حادثه بیمارستان نگاه بود. دریغ از یک همدردی از متولیان نظام سلامت کشور با مردم حادثه دیده و افکار جریحهدار شده عمومی و زدودن ترسی که از این به بعد، بیماران و خانواده آنها باید داشته باشند. البته همین که این دو نفر تقصیر را همانند قتل متخصص قلب در یاسوج بر گردن رسانه نینداختهاند باید خدا را شکر کرد.
برخورد کنونی نظام سلامت با این گونه رخدادها تکرار یا عدم تکرار اینگونه حوادث را تعیین میکند، اگر برخورد قاطعی صورت بگیرد، اطمینان به مردم بازخواهد گشت، اما اگر با توجیه اینکه روال هست یا اینکه آن را به حادثهای غیر عمدی تقلیل بدهند، مطمئنا این حوادث در آینده نیز تکرار خواهند شد و چه بسا تعداد قربانیان افزایش پیدا خواهد کرد.
از سوی دیگر فرض کنیم حادثهای مانند بیمارستان نگاه غیر عمدی باشد و عفونت ناخواسته به چشم بیماران سرایت کرده است؛ با این حال این امر حتی ناخواسته، خطای پزشکی بوده و امری از ضمان بودن پزشک یا کادر درمان کم نمیکند. همچنین از مسئولیت مدیریت بیمارستان و دانشگاهی که باید بر عملکرد آن نظارت داشته باشد نمیکاهد. بنابر این مقصران این حادثه نه فقط افرادی هستند که کوتاهی کردهاند بلکه سلسله مراتب بیمارستان و دانشگاه و حتی وزارت بهداشت هم در این رابطه تقصیراتی بر عهده داشته و باید برای جبران آن نخست با مسئولان این حادثه برخورد کرده و در نهایت اعتماد را به خیل بسیار بیماران برگرداند.