فقط سه ماه بعد از ازدواج، دکتر متخصص زنان که به زهرای 29 ساله گفت نمیتواند کاری برایش بکند و مستقیم برود مرکز ناباروری، خشکش زد. زهرا که به خاطر بچهدارشدن به پزشک مراجعه نکرده بود. اصلا قصد بارداری نداشت.
به گزارش فانا، فقط سه ماه بعد از ازدواج، دکتر متخصص زنان که به زهرای 29 ساله گفت نمیتواند کاری برایش بکند و مستقیم برود مرکز ناباروری، خشکش زد. زهرا که به خاطر بچهدارشدن به پزشک مراجعه نکرده بود. اصلا قصد بارداری نداشت. همانجا ایستاد و هاج و واج دکتر را نگاه کرد؛ «از شش ماه قبل از ازدواج عادت ماهانهام قطع شد. در این مدت به صورت متفرقه به دکتر مراجعه میکردم. هر بار آمپولی تزریق میکردم و به کمک آن پریود میشدم و دوباره همین روند ادامه داشت. شش ماه به همین منوال گذشت. سه ماه بعد از ازدواجم به دکتر زنان مراجعه کردم. برایم آزمایش نوشت. جواب آزمایش را به دکتر نشان دادم و گفت نمیتواند برایم کاری کند. بروم به مراکز ناباروری. هیچ توضیح دیگری هم به من نداد، اولین مواجههام با این موضوع فاجعه بود». نام فصل جدید زندگی زهرا «یائسگی زودرس» است. سازمان جهانی بهداشت در تعریف یائسگی میگوید یک نقطه در تداوم مراحل زندگی زنان است و نشاندهنده پایان سالهای باروری آنهاست. بعد از یائسگی، زن نمیتواند باردار شود، مگر در موارد نادری که از درمانهای تخصصی باروری استفاده میشود. سن طبیعی یائسگی بهطور میانگین 51 سالگی است، اما اگر علائم آن قبل از ۴۰ سالگی شروع شوند، به آن یائسگی زودرس گفته میشود. زهرا در 29 سالگی یائسگی زودرس را تجربه کرده است. بدون آگاهی و هیچ اطلاعی از پیش در این باره. شاید شبیه خیلی از زنان جوان دیگری که این تجربه را پشت سر گذاشتهاند یا آنهایی که در همین پروسه هستند و چیز زیادی درباره آن نمیدانند. تجربه برخی پزشکان در چند سال اخیر و حتی به صورت ویژه در یک سال گذشته حکایت از این دارد که یائسگی زودرس افزایش پیدا کرده است. اما موضوع مورد تأکید در این گزارش و همینطور تمامی پزشکانی که با آنها گفتوگو شده است، این است که فعلا گزاره قطعی و علمی در این باره وجود ندارد؛ وجود ندارد چون تا اردیبهشت 1402 هیچ پژوهشی در کشور در این زمینه انجام نشده است و این گزارش به دنبال این است که زنگ خطر احتمالی یائسگی زودرس در ایران را به صدا درآورد. طبیعتا بعد از این آگاهی و در گامهای بعدی انجام پژوهشها و پیمایشهای ملی از سوی وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی و سایر ارگانهای مرتبط در این زمینه راهگشا خواهد بود.
چند وقت پیش دبیر ستاد ملی جمعیت گفته بود که پنجره جمعیتی ایران تا پنج سال آینده بسته میشود و روند پیری در ایران شتاب گرفته است. اکنون نرخ رشد جمعیت در ایران به 0.7 رسیده که گفته میشود کمترین نرخ در 25 سال گذشته است. سیاستهای افزایش جمعیت در سالهای اخیر از سوی حاکمیت و تصویب قانون جوانی جمعیت نیز در همین جهت بوده است. قانونی که البته در برخی مواقع به صورت معکوس عمل میکند و به گفته برخی از متخصصان و پزشکان حوزه زنان با محدودیتهای ایجادکننده در زمینه پیشگیری از بارداری، انجام غربالگری و سقط جنین سلامت زنان را نشانه گرفته است. در این شرایط احتمال افزایش «یائسگی زودرس» که به از بین رفتن قدرت باروری زنان به صورت طبیعی و در سنین پایین منجر میشود، میتواند عامل اثرگذار دیگری در کاهش جمعیت در سالهای آتی باشد. مهمتر از آن اما ایجاد مشکلات جسمی و روحی متعدد در زنان جوان به واسطه یائسگی زودرس است که کیفیت زندگی آنها را در میانسالی به صورت جدی تحت تأثیر قرار خواهد داد.
1-روایت زهرا از دو سال سخت
زهرا، زن جوانی که حالا 31 ساله است در دو سال گذشته به دفعات به دکتر زنان مراجعه کرده است؛ در تهران. گلایههای زیادی هم دارد. از نوع برخورد متخصصان زنان با بیمارانی که هرکدام شرایط جسمی و روحی خاصی دارند تا ویزیت گروهی بیماران و حتی سر باز زدن پزشک از توضیح در مورد مشکلات بیمار؛ «وقتی به متخصص زنان مراجعه میکردم بر ابهاماتم افزود میشد. گره از کارم باز نمیشد که هیچ، سؤالات بیشتری هم برایم به وجود میآمد. بعضی از متخصصان زنان علم رفتار با بیمار را ندارند. از شش ماه قبل از ازدواجم عادت ماهانه قطع شده بود. من جدی نگرفته بودم و فکر میکردم چون اضطرابم زیاد است، طبیعی است. اما به 9 ماه که رسید دیگر به فکر پیگیری جدی این موضوع افتادم. مدتی که عادت ماهانه نمیشدم حال روحی وحشتناکی را تجربه کردم. قرارگرفتن در سیکل یائسگی واقعا عجیب است».
اصلا علت مراجعه زهرا به دکتر حال روحی خرابش بوده است، داستان دقیقا از همین نقطه شروع میشود: «وقتی پیش دکتر میرفتم دو سؤال داشتم. چرا این اتفاق برای من افتاده است و حالا با این عوارض روحی و جسمی باید چه کار کنم؟ بیشتر پزشکان زنانی که من بهشان مراجعه کرده بودم، هیچ جواب روشنی به من نمیدادند. فقط میگفتند زودتر بچهدار شو. وقتی میگفتم فعلا قصد بچهدارشدن ندارم، میگفتند شوهرت معتاد است؟ خانواده شوهرت مشکل دارند؟».
طی یک سال قاعدگی زهرا فقط به کمک دارو بوده است؛ آنهم سخت و دردناک؛ «بهشدت حساس شده بودم. اضطراب فکری زیادی پیدا کرده بودم. استخوانهای دست و پایم به شدت درد میگرفت. در قفسه سینهام درد شدیدی احساس میکردم. شوهرم میگفت بالای چشمت ابرو میزدم زیر گریه و مدام دچار افکار خودکشی بودم. یک دفعه حتی به سرم زد جایی یادداشت کنم که اگر روزی خودکشی کردم همه بدانند که مقصر این اتفاق همسر و خانوادهام نیستند. مشکل من چیز دیگری است».
یک سال اول زندگی مشترک زهرا و شوهرش به همین منوال گذشت. بعد از کمی مطالعه تصمیم گرفت اینبار به روانپزشک مراجعه کند؛ «بعد از ویزیت روانپزشک و مصرف مدت کوتاهی داروهای ضدافسردگی و آرامبخش، دوباره زندگیکردن را تجربه کردم. حالم خیلی بهتر شد. قبل از آن حتی نمیتوانستم ورزش کنم. توی یک سال سه بار کارم را عوض کردم. منزوی شده بودم. حتی با خانوادهام دچار مشکل شده بودم و از عالم و آدم شاکی بودم. شانس مهمی که داشتم همسر همراه و با درکم بود. اگر رفتار درست او نبود نمیدانم چه اتفاقی میافتاد». زهرا امیدوار است که هیچ زنی این روزها را تجربه نکند.
شش ماه بعد از مراجعه به روانپزشک، وقتی حال و هوای روحیاش بهتر شده است، دوباره به توصیه یکی از پزشکان برای ذخیره تخمک به یکی از مراکز ناباروری مراجعه میکند: «این مرکز بسیار شناختهشده است. اما ورود به اینجا برای من تجربه خیلی سختی بود. با زنان به قول خودشان نابارور مثل یک ماشین رفتار میکردند. بدون ذرهای همدلی. باورم نمیشد که یک پزشک زن چرا باید با زن دیگری اینطور رفتار میکند. سونوگرافی واژینال برای من به لحاظ روحی کار خیلی سختی بود. پیش از انجام آن از دکتر خواهش میکردم که با آرامش کار کند. اما خیلی بیتفاوت و سریع این کار را انجام میداد. هر بار که از این مرکز برمیگشتم به چند روز تراپی نیاز داشتم تا دوباره حالم بهتر شود. آنقدر از این روند در عذاب بودم که تصمیم گرفتم این پروسه را نیمهکاره رها کنم».
مرداد سال 1401 قاعدگیهای پراکنده و اندک زهرا که با کمک دارو اتفاق میافتاد هم قطع شد. دوباره راهی دکتر شد و آزمایش داد؛ «دکتر گفت ذخیره تخمکم از یکدهم به یکهزارم رسیده است و هورمون یائسگیام دو برابر دیگران است. دکتر گفت برای بارداری دیگر هیچ شانسی بهجز دریافت تخمک اهدایی ندارم. دیگر به فکر بچهدارشدن افتاده بودم. اینبار به یک مرکز ناباروری دیگر مراجعه کردم که تجربه خیلی خوبی بود. آنجا از دکتر خواستم اگر امکان درمانی بهجز تخمک اهدایی برایم ممکن است، انجام دهد. گفت دیگر هیچ درمانی ممکن نیست. بااینحال چند جلسه هم تلاش کرد اما بدنم به این تلاشها هیچ واکنشی نشان نداد. کار از کار گذشته بود و دیگر تنها راهکار ممکن برای بچهدارشدنم دریافت تخمک اهدایی بود».
زهرا بهمن 1401 برای دریافت تخمک اهدایی ثبتنام کرد؛ «قرار شد چهار ماه در نوبت بمانم. اما این اتفاق زودتر افتاد و خوشبختانه فروردین امسال باردار شدم». با خنده و خوشحالی این جمله را میگوید.
2-روایت متخصص زنان و نازایی
یائسگی طبیعی، بیماری نیست اما یائسگی زودرس اما و اگرهای خودش را دارد. پریسا طاهرزاده، جراح و متخصص زنان، زایمان و فلوشیپ نازایی از جمله کسانی است که معتقد است در سالهای اخیر تعداد بیماران او با نشانههای یائسگی زودرس افزایش یافته است. او به «شرق» میگوید: «از شش هفت سال پیش که در اصفهان کار میکردم بیمارانی با این شرایط داشتم؛ زنان مجرد 26 یا 27 ساله که دچار یائسگی زودرس شده بودند». او معتقد است نمیشود دلایل قطعی و روشنی برای این موضوع آورد اما حتما عواملی ازجمله اضطراب و استرس، ژنتیک، آلودگی هوا، پارازیت و حتی پاندمی کرونا میتواند روی این موضوع اثرگذار باشد.
البته او تأکید میکند که علاوه بر یائسگی زودرس بیماریهای دیگری از جمله خونریزی واژینال، آمنوره یا همان فقدان قاعدگی و اندومتریوز که یکی از علتهای شایع کاهش ذخیره تخمدان است هم در سالهای اخیر بیشتر شده است: «بعد از کرونا این بیماریها شایعتر شد. البته حتی هنوز مشخص نیست که اگر واقعا کرونا در این زمینه مؤثر است، خود ویروس و ابتلا به آن اثرگذار است یا تزریق واکسن».
اگر فرضیه یائسگی زودرس در چند سال اخیر درست باشد، حتما یکی از متغیرهای قابل بررسی در این میان همهگیری ویروس کرونا خواهد بود. ویروسی که علاوه بر ارمغان مرگ و بیماری تأثیر انکارناپذیری هم بر سیکل قاعدگی داشت. طاهرزاده توضیح میدهد: «بعد از شیوع کرونا خونریزیهای غیرطبیعی در زنان بیشتر شد». اما او از اینکه بهصورت مشخص تأیید کند که حتما کرونا روی کاهش ذخیره تخمدان و یائسگی زودرس مؤثر بوده پرهیز میکند و تأکید او بر این است که این موضوع را به صورت تجربی بر اساس مشاهدات شخصی خود مطرح میکند. چون هنوز پژوهشی در این زمینه در ایران انجام نشده است. در سایر کشورها نیز به نظر میرسد همینطور باشد. گاردین از تجربه یائسگی زودرس در خلال همهگیری کرونا در میان برخی زنان جوان گزارش داده است. اما آن هم فقط در حد حدس و گمان است و هنوز فکت قاطعی در این زمینه اعلام نشده است.
او در توضیح بیشتری میگوید: «بیماران زیر 30 سال را که چنین شرایطی داشته باشند از نظر ژنتیکی بررسی میکنیم. این افراد را کاریوتایپ میکنیم و اگر کاریوتایپ آنها نرمال باشد یعنی این موضوع در مورد آنها ریشه ژنتیکی ندارد. اینکه گفتم به صورت تجربی تأیید میکنم که بعد از شیوع کرونا یائسگی زودرس بیشتر شده است، به این دلیل است که علت یائسگی زودرس در هیچکدام از بیمارانم در دو سال گذشته ریشه ژنتیکی نداشته است. مثلا مادر بیمار در 55 سالگی و به صورت نرمال یائسه شده است. سونوگرافی او هم کیست تخمدانی که مشکلساز باشد دیده نشده اما شواهد بر یائسگی زودرس در او مبتنی است. در این موارد تنها چیزی که معمولا میان مبتلایان به یائسگی زودرس در دو سال مشترک بود ابتلا به کرونا و داشتن اضطراب زیاد بود».
یائسگی درمان ندارد
عوارض یائسگی زودرس شبیه به یائسگی معمول و نرمال است. اما اولین نشانههای یائسگی زودرس چیست؟ طاهرزاده متخصص زنان، زایمان و فلوشیپ نازایی میگوید: «اولین نشانه، تغییر در سیکل قاعدگی است. مثلا قبلا دوره قاعدگی فرد، پنج روزه بوده و حالا سه روزه شده است. قبل و یا بعد از دوره قاعدگی فرد دچار لکهبینی میشود و یا اصلا پریود نمیشود. برخی هم گرگرفتگی را تجربه میکنند که این برای زمانی است که دیگر کار از کار گذشته است». با رؤیت این نشانهها، بلافاصله اقدامات درمانی آغاز میشود. او توضیح میدهد: «بعد از انجام آزمایشهای هورمونی و تأیید موضوع، پیشنهاد ذخیره تخمک و یا جنین را مطرح میکنیم. این دو مورد در وهله اول مطرح میشود».
این پزشک متخصص زنان، زایمان و نازایی معتقد است یائسگی «درمان» ندارد؛ وقتی ایجاد شود کار تمام است. به صراحت به این موضوع اشاره میکند: «وقتی ذخیره تخمدان کم شده باشد و تخمدان از کار افتاده باشد دیگر نمیشود کاری کرد. تنها میتوان برای جلوگیری از عوارض آن از جمله پوکی استخوان و مشکلات پوستی اقداماتی انجام داد. داروها هم فقط عوارض را کم میکنند و درمان محسوب نمیشوند، چون اساسا درمانی وجود ندارد».
او درمانهای گیاهی که معمولا در شبکههای اجتماعی توصیه و تجویز میشود و همچنین طب سنتی را هم تأیید نمیکند: «تحقیق علمی در این زمینه انجام نشده است و به همین دلیل درمان گیاهی را قبول ندارم». اما روند تشخیص یائسگی زودرس چطور است؟ طاهرزاده توضیح میدهد: «یائسگیهای خیلی زودرس را با آزمایشهای FSH تشخیص میدهیم. اگر FSH بالاتر از 40 باشد یعنی یائسگی ایجاد شده است. در برخی افراد ذخیره تخمدان میتواند کم شده باشد که AMH هورمون آنتیمولرین است. وقتی ذخیره کم شود یکی دو سال زمان میبرد تا به یائسگی منجر شود. اما ممکن است FSH نرمال باشد و AMH پایین باشد. AMH نشاندهنده این است که فرد در معرض یائسگی زودرس قرار دارد. در این شرایط به افراد توصیه میکنیم در سیکل آیویاف قرار بگیرند؛ اگر مجرد هستند تخمکهایشان را فریز کنند تا باقیمانده فولیکولها را تحریک کنیم و تخمکها را برداریم. اگر هم ازدواج کرده باشند به فریزکردن جنین اقدام کنند. این دو راهی است که به این بیماران پیشنهاد میدهیم».
او ادامه میدهد: «همچنین برای جلوگیری از عوارض پوکی استخوان با نظر دکتر داخلی و جراح داروهای استروژن و پروژسترون را تجویز میکنیم. افراد واجد شرایط میتوانند دو تا پنج سال این داروها را مصرف کنند، فقط برای اینکه بتوانند پریود شوند وگرنه تخمدانها فعال نمیشود».
این پزشک میگوید وقتی فرد حتی با این شرایط دچار قاعدگی شود، به لحاظ روانی احساس بهتری دارد؛ «ضمن اینکه با مصرف این داروها عوارض پوکی استخوان و سایر مشکلات را کمتر تجربه میکنند. یکی دیگر از عارضههای یائسگی خشکی واژن است که افراد را در ارتباط جنسی دچار مشکل میکند. با مصرف این داروها این مشکل نیز برطرف میشود».
برای مجردها سختتر است
یائسگی زودرس ارتباطی به رابطه جنسی و ازدواج ندارد و به صورت مشخص با ذخیره تخمدان در ارتباط است. برای همین برخلاف باورهای مرسوم زنان مجرد نیز به همان میزان متأهلها در معرض این موضوع قرار دارند. تفاوت در این است که بنابر تجربه و گفتههای پزشکان پذیرش این موضع برای مجردها سختتر است. طاهرزاده از تجربه خودش در مورد مواجهه مجردها با یائسگی زودرس میگوید: «خیلی از آنها ترس از آینده دارند و برای اینکه شانس بارداری را از دست میدهند ناراحت میشوند. خیلی از آنها اولش گارد میگیرند و با اینکه من همیشه به آنها مشاوره فریز تخمک را میدهم قبول نمیکنند. میگویند فعلا قصد ازدواج یا بارداری ندارند. بعضیها هم میگویند میخواهند مهاجرت کنند و باردارنشدن برایشان اهمیتی ندارد. اما همین آدمها وقتی به مرحله بحرانی میرسند، نظرشان عوض میشود و میگویند خانم دکتر یک کاری کن بتوانم تخمک فریز کنم، اما گاهی برای این موضوع هم دیگر دیر شده است». در این روند مجردها فشار بیشتری را متحمل میشوند. برای فریز تخمک هم دشواری کار برای آنها بیشتر است. از داشتن رضایت والدین گرفته تا موضوعات فرهنگی که گاهی روی تصمیم آنها اثرگذار است. دکتر طاهرزاده در مورد این روند برای مجردها توضیح میدهد: «ابتدا برای همه افراد مشاوره پزشکی قانونی تجویز میکنیم. در پزشکی قانونی با آنها صحبت میشود، معاینه میشوند و گواهی بکارت دریافت میکنند. سعی ما بر این است که عمل ذخیره تخمک زیر بیهوشی انجام شود. در حالت بیهوشی فرد ریلکس است و آسیبی به پرده بکارت وارد نمیشود. اما احتمال ایجاد آسیب هم هست. برای همین بعد از فریز تخمک در صورت آسیب پرده بکارت او ترمیم میشود و بعد یک گواهی با مهر متخصص زنان و بیهوشی برای فرد صادر میشود و توضیحات لازم در آن نوشته میشود».
تجربه او نشان میدهد این پروسه برای مجردها سخت است و برای همین تا زمانی که واقعا احساس خطر نکنند، یا مجبور نباشند راضی به انجام این کار نمیشوند. اما یکی دیگر از دلایل موافقت زنان مجرد برای انجام عمل ذخیره تخمک، داشتن رضایت از والدین است: «فرد چند دقیقه بیهوش میشود و برای همین نیاز است خانوادهاش حتما در جریان باشد. البته مواردی هم بوده که در مورد آنها چندان سختگیری نشده است. بیماری داشتم که پدر او در قید حیات نبود و مادرش هم مشکلاتی داشت و نمیتوانست اعلام رضایت کند و پزشکی قانونی با او همراهی کرده بود. در واقع این موضوع به پزشکی قانونی مربوط است و اگر به ما اعلام شود که خود فرد میتواند برگه رضایت را امضا کند ما هم مشکلی نداریم. در واقع ما باید براساس نامه پزشکی قانونی عمل کنیم». طاهرزاده میگوید موردی در خاطرش نیست که والدین به ویژه پدر بیمار با انجام این کار مخالفت کند اما این موضوع را هم مطرح میکند که چون برخی از بیمارانش از انجام این کار منصرف میشوند ممکن است به دلیل مخالفت والدینشان باشد. به ویژه در مورد افراد کم سن و سالتر. کمسنترین بیماران او که دچار یائسگی زودرس شده بودند، دو زن مجرد 24ساله و 27ساله بودهاند. او به مورد دیگری هم اشاره میکند: «موردی هم بود که زنی 27ساله و متأهل برای چکاپ مراجعه کرده بود و گفت میخواهد برای بارداری اقدام کند. اما در پروسه چکاپ متوجه شدیم که ذخیره تخمک او خیلی کم شده بود. چون هنوز یائسه نشده بود خیلی سریع او را در سیکل فریز تخمک بردیم و توانستیم چند تخمک او را فریز کنیم».
چکاپهای سالانه را جدی بگیرید
«زنان به سلامت خود توجه کافی داشته باشند و چکاپهای سالانه را جدی بگیرند. هر زنی حداقل سالی یک بار به مراجعه و مشاوره با پزشک زنان نیاز دارد. اگر این موارد رعایت شود، حتما اگر مشکلی هم وجود داشته باشد سریع مشخص خواهد شد». این تأکید دکتر طاهرزاده و فصلالخطاب گفتههای اوست. میگوید: «کیستهای تخمدانی بسیار شایع است و برای همین آزمایشهای هورمونی و سونوگرافی سالانه اهمیت زیادی دارد؛ مخصوصا اندومتریوما و اندومتریوز که موجب کاهش ذخیره تخمدان میشود. از سوی دیگر سن فریز تخمک سن خاصی است و بهتر است زیر 35 سالگی انجام شود. در سن زیر 35 سال، هم کیفیت تخمکها خیلی خوب است و هم تعداد تخمک بیشتری را میشود فریز کرد. هرچه سن بالاتر رود هم تعداد تخمکها کمتر میشود و هم کیفیت آنها پایین میآید. ضمن اینکه در عمل فریز تخمک اینطور نیست که صددرصد تخمکها برگردد، از هر دو تخمکی که فریز میشود ممکن است یکی از آنها برگردد. برای همین باید تعداد بیشتری حداقل 12 تا 20 تخمک از یک فرد فریز کنیم تا خیال او راحت باشد که 6 تا 10 تخمک او برمیگردد و میتوانند باردار شوند».
موضوع مهم دیگری که طاهرزاده به او اشاره میکند، ضعف و حتی فقر آموزش در این زمینه است: «گاهی بیمارانی دارم که سن آنها بالای 40 سال است و ذخیره تخمک آنها پایین است. میگوید سال قبل که به پزشک مراجعه کرده و به او نگفته بودند که امکان فریزکردن تخمک و یا جنین را داشته است. آموزش و اطلاعرسانی کافی در این زمینه وجود نداشته است. خیلیها حتی نمیدانند که میتوانند فریز تخمک انجام دهند. برای همین به آموزش جدی این موضوع به زنان نیاز داریم».
3- روایت بهاره از 37سالگی
یائسگی بهاره بعد از بارداری دومش اتفاق افتاد؛ در 37سالگی؛ «حدود یک سال بعد از بارداری دوم عادت ماهانهام خیلی نامنظم شد؛ تقریبا هر شش ماه یک بار و بعد هم شد سالی یک بار. تازه آن هم با زدن آمپول. آن مدت حالتهای روحی خیلی بدی داشتم، بدنم دچار گرگرفتگی میشد و خلقم خیلی تنگ بود. زندگیام هم پرفشار و اضطراب بود. فکر میکنم اصلا علت این اتفاق برای من تنشهای عصبی زیادی بود که داشتم. بعدا این موضوع را در خیلی از زنهای دیگری که دچار یائسگی زودرس شده بودند هم دیدم». بهاره وقتی به دکتر مراجعه میکند و شرح حال و آزمایش میدهد، دکتر تأیید میکند که موضوع همان یائسگی زودرس است: «وقتی به دکتر مراجعه کردم و شرح حال دادم، دکتر ازم پرسید که تحت فشارهای عصبی هستم یا نه. وقتی تأیید کردم و آزمایشهایم را هم بررسی کرد، گفت در 37سالگی هورمونهای زنانه من به اندازه یک زن 70ساله که 20 سال از قاعدگی او گذشته است، غیرفعال شده است. حس عجیبی بود شنیدن این حرف». بعد از این اتفاق ناخودآگاه روال زندگی بهاره تغییراتی میکند: «روی زندگیام خیلی اثرگذار بود. وقتی زنها دچار قاعدگی میشوند کلافه هستند اما وقتی در سنی که نباید دچار یائسگی زودرس شوند، میفهمند چه چیز ارزشمندی را از دست دادهاند و همه چیز برایشان سختتر میشود. بعد از یائسگی من دچار بیماریهای مختلفی شدم، پوکی استخوان، فقر کلسیم و ویتامین دی گرفتم. فرم بدنم به هم ریخت و به چاقی شکمی مبتلا شدم. عصبی و کمحوصله شدم و با گذشت چند سال که دیگر به صورت کامل یائسه شدهام، موعد عادتهای قبلی دلدردهای شدیدی را تجربه میکنم».
4- روایت رادیولوژیست
علیرضا رضوانیزاده، متخصص رادیولوژی و سونوگرافی از دیگر پزشکان متخصصی است که مشاهدات تجربی او بر افزایش یائسگی زودرس در سالهای اخیر حکایت دارد. او هم همان اول در گفتوگو با «شرق» تأکید میکند که این مسئله صرفا مشاهدات شخصی او در مطب است: «فکتهای علمی نظریههای سیاسی و اجتماعی نیستند که در مورد آنها نظریهپردازی شود. فکت علمی قابلیت اثبات دارد. اگر بخواهیم در مورد تغییرات چیزی صحبت کنیم، با انجام مطالعات و از نظر آماری به راحتی میشود موضوع را اثبات کرد. به این مطالعات، مطالعات شیوع گفته میشود. مثلا یک نمونه آماری انتخاب میکنند و موضوع یائسگی زودرس را در آنها بررسی میکنند».
او میانگین سنی مورد انتظار در مورد یائسگی را 50سالگی میداند، اما میگوید چیزی که در مطب خود شاهد است این است که در یک سال اخیر به نسبت هفت تا 10 سال گذشته این موضوع مقداری بیشتر شده است: «البته این فرضیه میتواند بایاس یا سوگیری داشته باشد. اینکه مثلا من روی این موضوع حساس شدهام، گرچه ممکن است واقعا این موضوع بیشتر شده باشد، چون از چند پزشک دیگر هم این موضوع را شنیدهام».
این رادیولوژیست میگوید در برخی بیمارانی که برای انجام سونوگرافی به او مراجعه میکنند، متوجه میشود تخمکهایشان کمتر شدهاند و فرد به سمت یائسگی در حرکت است: «از سوی دیگر ذخیره تخمدانی فولیکولها شروع به کمشدن میکند؛ اینها علائم سونوگرافیک این موضوع است. البته علائم هورمونی هم میتواند داشته باشد که این موضوع از طریق آزمایش کاملا قابل اثبات است».
او نیز این احتمال را مطرح میکند که ویروس کرونا میتواند متغیر اثرگذاری در این زمینه باشد؛ «با توجه به اینکه اثبات شده است در زنان کرونا روی تخمدانها و در مردان روی تعداد اسپرم اثرگذار است، این موضوع دور از انتظار نیست که بعد از پاندمی کرونا تغییراتی در فعالیت تخمدانها هم به وجود آمده باشد. این مسئله دور از انتظار نیست. البته این گفتهها میتواند به عنوان یک جرقه عمل کند. چون اساسا هر مطالعه پزشکی از یکسری پیشفرضها شروع میشود. مثل اینکه میدانیم سیگار موجب افزایش مواد سرطانزا در خون میشود و میتواند در کاهش عمر افراد اثرگذار باشد. برای همین در کلینیکها افراد سیگاری را که دچار سکته و بیماریهای قلبی و عروقی شدهاند میبینیم».
او ادامه میدهد: «بعد پژوهشی انجام میشود و میانگین عمر دو گروهی که سیگار میکشند و گروهی که سیگار نمیکشند را برای اثبات این موضوع با همدیگر مقایسه میکنند. در مورد یائسگی زودرس هم همینطور است. با این فرضیه میشود یک مطالعه ملی انجام شود. اگر این موضوع به صورت معنیداری اثبات شد، بعد میتوان به سراغ ریزفاکتورهای آن رفت و دریافت که آیا فقط پاندمی کرونا در این زمینه مؤثر بوده است و یا موارد دیگری مانند آلودگی هوا، تشعشعات، آلودگی آب، استرسهای محیطی و سایر مسائل هم در آن دخیل بوده که نیاز به بررسی دارند».
تجربه رضوانیزاده در یک سال اخیر قابل توجه است. میگوید اگر تا چند سال قبل مبتلایان به یائسگی زودرس در سنین زیر 45 سال به صورت میانگین ماهی یک بار به او مراجعه میکردند، الان این مسئله به هفتهای دو تا چهار مورد رسیده است؛ یعنی میانگین ماهی هشت تا 16 مورد. البته او تأکید میکند که قاعدگی نامنظم صرفا به معنی یائسگی زودهنگام نیست: «این موضوع بسیار ناشایع است. مثلا اختلال در قاعدگی در افرادی که کاهش وزن دارند، ورزشهای سنگین انجام میدهند و استرسهای خیلی شدیدی را تجربه میکنند، بیشتر است. اما همین موضوع ناشایع هم نسبت به قبل بیشتر شده است. اگر علل این موضوع مشخص شود میتوان روی عللی که قابل اصلاح هستند متمرکز شد و این علل را تا جایی که ممکن است از زندگی افراد و حتی جامعه حذف کرد».
5- روایت مهشید از یائسگی در دوران مجردی
مهشید مجرد است. به سلامتیاش توجه زیادی دارد و هر سال آزمایشهای لازم برای چکاپ را انجام میدهد. او به لحاظ ژنتیکی هم جزء گروه پرریسک و در معرض سرطان پستان و سرطان دهانه رحم قرار دارد و برای همین از 30سالگی چکاپ سالانه جزء برنامههای همیشگیاش بوده است. در جریان یکی از همین چکاپهای سالانه در 35سالگی با یائسگی زودهنگام مواجه شده است؛ «دکتر به من گفت که این مرحله میتواند به دلیل شوک عصبی سنگین باشد. از سال 94 تا 96 چند شوک خیلی وحشتناک را در زندگی تجربه کردم و برای همین احتمال میدهم که این موضوع روی یائسگی زودرسم اثر گذاشته باشد. البته نمیشود به صورت قطعی در این مورد حرف زد».
او نمیداند که این موضوع در او ریشه ژنتیکی داشته یا نه؛ «این مسئله مشخص نیست. چون مادرم به دلیل تودههای مختلفی که داشت در 40سالگی هیسترکتومی (عمل برداشتن رحم) انجام داد و برای همین نمیدانیم که او میتوانسته تا چندسالگی قاعدگی را تجربه کند. برای همین نمیدانم که این موضوع برای من هم ارثی است یا نه. فقط میدانم خالههایم تجربه یائسگی زودرس را ندارند».
مهشید میگوید حالات پساقاعدگی را زیاد تجربه نکرده است، دچار چاقی موضعی هم نشده است. مصرف مکملهای غذایی را از سنین کمتر شروع کرده است، ورزش میکند و با هر آزمایشی که از شروع 30سالگی داده، درصدد جبران هر ضعفی که بدنش داشته برآمده است. برای همین حالا مشکل پوکی استخوان هم ندارد.
او میگوید ارزش زنبودن را به قاعدگی نمیداند. برای همین هضم این موضوع به لحاظ روانی برای او راحت بوده است؛ «زندگی خودم را دارم. حال روحیام فرقی با گذشته ندارد و احساس نمیکنم چیز خاصی را از دست دادهام». پزشک به مهشید هم پیشنهاد ذخیره تخمک را داده است، اما او نپذیرفته؛ «وقتی متوجه شدم که ذخیره تخمکم پایین بود. اما از آن مهمتر من حتی ازدواج هم نکردهام. ضمن اینکه در سن بالا هیچ تمایلی به فرزندآوری ندارم. شاید اگر در 25سالگی وارد این مرحله میشدم دوست داشتم بچهدار شوم و برای ذخیره تخمک اقدام میکردم، اما حالا دیگر میلی به این موضوع ندارم. مطمئنم حتی اگر تخمک هم ذخیره میکردم هیچوقت از آن استفاده نمیکردم».
6-روایت متخصص پوست و مو
یکی دیگر از علائم شایع در یائسگی زودرس، ریزش مو است. موضوعی که ممکن است در ابتدا خیلی هم جدی گرفته نشود. وقتی از دکتر مهدیار سعیدیان، متخصص پوست و مو میپرسم که آیا مشاهداتش افزایش یائسگی زودرس را در یکی، دو سال گذشته تأیید میکند؟ بلافاصله میگوید: «صددرصد».
او تأکید میکند که مشاهدات او به عنوان پزشک درمانگر حوزه پوست و مو و همچنین برخی همکاران متخصصش در زمینه زنان و زایمان، متخصصان داخلی و غدد نیز افزایش معناداری را در میزان یائسگی زودرس در سالهای اخیر نشان میدهد. او معتقد است که «تغییر در سبک زندگی، افزایش اضطراب و استرسهای روحی و روانی در سطح جامعه و خانواده، علل ژنتیکی و فامیلی، عدم درمان بیماریهای هورمونی زنان مثل تنبلی تخمدان، عدم مصرف مکملهای لازم ویتامینی و مواد معدنی در کسانی که کمبود این مواد را دارند، افزایش مصرف مواد غذایی مانند فستفودها یا فراوردههای غذایی که مواد نگهدارنده دارند، عدم پایش آزمایشگاهی و پاراکلینیکی در زنانی که زودتر از موقع علائم یائسگی را نشان میدهند، از عوامل عمده افزایش یائسگی زودرس در سالهای اخیر است». بعد هم بلافاصله میگوید که دوباره بر نقش افسردگی و اضطرابهای روحی بر افزایش یائسگی زودرس تأکید میکند.
شایعترین عوارض پوستی
این پزشک متخصص پوست و مو در مورد عوارض پوستی عمده یائسگی زودرس توضیحاتی میدهد. میگوید این مسئله که به دلیل عدم تخمکگذاری یا تخمکگذاری نامنظم و به دنبال آن کاهش هورمون زنانه یا استروژن و افزایش هورمونهای مردانه یا آندروژن ایجاد میشوند عوارض پوستی متعددی ازجمله خشکی واژن، خارش و درد و التهاب ناحیه واژن بهویژه بعد از نزدیکی به دلیل نازکشدن بافت، کاهش بافت آن و کاهش ترشح مواد لغزاننده (لوبریکانت) و آتروفی یا تحلیل بافت واژن ایجاد خواهد کرد.
او نازک و شکنندهشدن موها و ریزش موهای سر و گاهی رشد موهای زبر بر روی چانه و قفسه سینه به دلیل افزایش هورمونهای مردانه را از دیگر عوارض مهم پوستی یائسگی زودرس میداند.
او در توضیحات بیشتری یکی از مهمترین علل یائسگی زودرس را که گرچه در مورد آن تحقیقات زیادی انجام شده ولی میان صاحبنظران درباره آن اختلاف نظر وجود دارد، سندرم تخمدان پلیکیستیک میداند که گاهی به آن تنبلی تخمدان گفته میشود: «در این حالت تخمکگذاری به صورت منظم انجام نمیشود و بیشتر در دوران نوجوانی و جوانی و پیش از ازدواج دیده میشود. در این حالت تخمک آزادشده در هر دوره قاعدگی که در حالت عادی در صورت عدم لقاح کوچک میشود و تا آخر عمر در تخمدان باقی میماند، به شکل فولیکولهای متعدد بزرگ که از خود هورمون مردانه یا آندروژن ترشح میکند باقی میماند».
این متخصص پوست و مو به شایعترین علائم پوستی تنبلی تخمدان هم اشاره میکند: «ریزش شدید و نازکشدن موی سر، رشد موهای درشت در ناحیه چانه، قفسه سینه و اطراف سینهها، پوست چرب صورت و گاهی بدن، منافذ پوستی باز یا اصطلاحا «پوست پرتقالی»، چربشدن زودرس موها و گاه ایجاد شوره در آنها، جوشهای زیرپوستی و حتی گاهی بزرگ مانند جوشهای دوران بلوغ، اما در سنی که انتظار آن نمیرود مثلا سنین بالای ۳۰ سال، همچنین لکهای پوستی».
او توضیح میدهد که بیشتر این علائم به دلیل بالارفتن هورمونهای جنسی مردانه و تستوسترون و کاهش استروژن و پروژسترون یا همان هورمونهای زنانه ایجاد میشوند؛ «هرچند سندرم تخمدان پلیکیستیک درمان قطعی ندارد، ولی با استفاده از داروهای ضد هورمونهای مردانه مثل اسپیرونولاکتون یا افزایشدهنده هورمونهای زنانه مثل قرصهای کنتراسپتیو خوراکی (الدی و سیپروترون کامپاند) تا حد زیادی میتوان علائم پوستی را کنترل کرد». موضوع دیگر مورد اشاره او در مورد افزایش احتمال یائسگی زودرس، بلوغ زودتر از ۱۱ سال است.
او نیز افزایش آگاهی در میان زنان تأکید دارد؛ «زنان باید از پیش نسبت به علامتهای گفتهشده آگاه و هوشیار باشند و با مراجعه بهموقع به پزشک درمان را شروع کنند. نامنظمشدن قاعدگی، گرگرفتگی، کاهش میل جنسی و اضطراب و استرس از مهمترین این علامتهاست. پزشک بسته به شدت این علامتها ممکن است از داروهای ضد هورمونهای مردانه یا افزایشدهنده هورمونهای زنانه یا استروژن استفاده کند. استفاده از مواد غذایی حاوی استروژن مثل سویا نیز بسیار مؤثر است؛ چون بسیاری از داروهای حاوی استروژن از ترکیبات سویا هستند».
سعیدیان بر مصرفنکردن مواد غذایی حاوی روغنهای ترانس، فستفودها و فراوردههای غذایی دارای مواد نگهدارنده نیز اشاره دارد و میگوید رعایت این نکات نقش بسیاری در جلوگیری از یائسگی زودرس دارد. او ادامه میدهد: «فعالیتهای بدنی بهویژه ورزشهای هوازی نیز ضمن کاهش استرسهای روحی و جسمی نقش مهمی در پیشگیری از یائسگی زودرس دارند. درمان افسردگی و اضطرابهای مختلف با مراجعه به روانپزشک، مصرف مکملهای معدنی بهویژه آهن و ویتامینهای گروه ب، ویتأمین د و ث نیز در پیشگیری از این بیماری و کاهش موارد آن بسیار مؤثر است».
7-روایت پریسا از یائسگی زودهنگام مادر
پریسا تکفرزند است. مادرش بعد از به دنیا آمدن او در ۳۵سالگی یائسه شده است. چیزهایی را که از مادرش در این سالها شنیده، میگوید؛ اینکه مادر او هم مثل خیلی دیگر از زنانی که این تجربه را از سر گذراندهاند، قاعدگیهای نامنظی داشته است. گهگاه به دکتر مراجعه میکرده و با تزریق آمپول پریود میشده است. شرایط زندگی خوبی هم نداشته؛ «شرایط زندگیاش ملتهب و خودش مضطرب بود، هنوز هم هست».
در ایام نوزادی پریسا مادرش حال و احوال جسمی و روحی خوبی نداشته است، بدنش گر میگرفته، پاهایش درد میکرده و خلقش همیشه تنگ بوده است. دیگر حتی آمپول هم افاقه نمیکرده و برای همین برای انجام آزمایش و سونوگرافی به پزشک زنان مراجعه میکند. همان موقع میفهمد که دچار یائسگی زودرس شده است؛ در 35سالگی.
پریسا میگوید تقریبا از همان موقع مادرش دچار افسردگی شده است: «از وقتی یادم میآید مادرم برای رفتن به دکتر مقاومت زیادی نشان میداد. مخصوصا برای رفتن پیش دکتر زنان. شاید یائسگی زودرسش هم برای همین اتفاق افتاد که بهموقع برای درمان اقدام نکرد. موضوعی که هم روی زندگی مادرم تأثیر زیادی داشت و هم در رابطه میان او و پدرم و بعد هم کل خانواده. فاصله میان مادر و پدرم روز به روز بیشتر شد و حالا هم چند سالی میشود که فقط همخانهاند و از همدیگر طلاق عاطفی گرفتهاند».
ماجرای یائسگی زودرس تنها در تهران شایع نیست و به نظر میرسد در شهرهای دیگر هم همین روال است؛ مثلا در مشهد، اصفهان و همدان که در این گزارش به مواردی از آنها اشاره شد. نسرین فطری، پزشک عمومی در همدان، به «شرق» میگوید که 20 سال است کار میکند و در منطقهای که در همدان مشغول است، مراجعات مربوط به بیماریهای زنان نزد او تا حدی زیاد است؛ «در سالهای اخیر بیمارانی که متوجه میشوم دچار یائسگی زودرس هستند خیلی بیشتر از قبل شدهاند؛ زنان 34ساله، 36ساله و مجرد. مجردها وقتی موضوع را میشنوند خیلی بیشتر ناراحت میشوند، اما بیماری هم داشتم که دو فرزند داشت و در 25سالگی یائسه شده بود. زود ازدواج کرده بود و زود هم یائسه شد».
8-روایت اپیدمیولوژیست
یکی از گزارههای مورد اشاره پزشکان در مورد افزایش یائسگی در سالهای اخیر ویروس کرونا بود. ماجرایی که در این گزارش چند بار اشاره شد که هنوز اثبات نشده است. حمید سوری، متخصص اپیدمیولوژی و عضو کمیته علمی ستاد مقابله با ویروس کرونا دراینباره توضیحاتی به «شرق» میدهد: «فعلا سند و مدرک مشخصی برای ارتباط معنادار میان کرونا و افزایش یائسگی زودرس وجود ندارد. این موضوع میتواند یک پدیده بیولوژیکی جدید باشد. ابتلا به کووید یکسری عوارض کوتاهمدت، یکسری عوارض میانمدت و یکسری عوارض بلندمدت داشت. عوارض کوتاهمدت با توجه واریانسها و ساب واریانسهای ویروس متغیر بود. در مورد عوارض بلندمدت اما تحقیقی در ایران انجام نشده است و برای همین واقعا نمیدانیم که کووید روی یائسگی زودرس مؤثر بوده است یا نه». او تأکید میکند: «از سوی دیگر چون نظام گزارشدهی در کشور ما وجود ندارد، خیلی از زنان ممکن است دچار یائسگی زودرس شوند، اما موضوع را پیگیری نکنند و هیچ جایی این موضوع ثبت و گزارش نشود. برای همین حتی اگر بعدا پژوهشی انجام شود و از آنها در این مورد سؤال شود، ممکن است دچار خطای یادآوری در پاسخ شوند. برای همین عملا نمیشود در مورد این مسئله قضاوت قطعی داشت. نیاز است مطالعات همگروهی انجام شود تا به درستی این موضوع را بسنجیم». سوری ادامه میدهد: «جمعیت سالمند در کشور ما بین هشت تا 10 درصد است. با افزایش جمعیت سالمند در سالهای آینده که بیشتر هم میشود طبیعتا تعداد افرادی که دچار یائسگی میشوند هم بیشتر خواهد شد. الان نمیشود به صورت قطعی در مورد کاهش سن یائسگی زنان ایرانی صحبت کنیم. البته در دنیا هم فرضیاتی در این زمینه وجود دارد، اما یائسگی موضوعی چندعاملی است. ممکن است برخی عوامل در جامعهای وجود داشته باشد و در این زمینه اثر بگذارد، اما در کشور دیگری اینطور نباشد».