مدیر گروه دارویی سیناژن بزرگترین تولیدکننده داروهای بایولوژیک در ایران و چهره تاثیرگذار صنعت بیوتکنولوژی زنگ خطر کمبود داروهای موردنیاز بیماران خاص و صعب العلاج را به صدا درآورد.
به گزارش خبرنگار فانا، هاله حامدیفر در یادداشتی اختصاصی برای "فانا" با بحرانی توصیف کردن وضعیت زنجیره تامین دارو به دلیل انباشت مطالبات پرداخت نشده، هشدار داد که در صورت توقف تولید، امکان واردات داروهای بیماران خاص و صعب العلاج به میزان موردنیاز و در زمان لازم وجود ندارد.
متن کامل یادداشت هاله حامدیفر به شرح زیر است:
علیرغم هشدارهای مختلف هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی و فعالان صنعت دارو، وضعیت نقدینگی و پرداختها از پایان سال ۱۴۰۲ بسیار بحرانی شده و تمام زنجیره دارو دچار مشکل شده است. در پایان سال گذشته شرکتهای دارویی یا نتوانستند پاداشی به پرسنل خود بدهند یا پرداخت پاداشها را به حداقل رساندند. صنعت دارو در پایان سال گذشته با وعده و وعیدهای پیدرپی در زمینه پرداخت روبرو بود و با وجود این وعده و وعیدها از نیمه بهمن ماه سال گذشته، اسفند ماه هم گذشت و پرداختی انجام نشد و متاسفانه فعالان صنعت دارو در کمال تنگدستی به تعطیلات سال نو رفتند و سال ۱۴۰۳ را شروع کردند.
صنعت دارو همیشه انتهای هر سال را به امید آغاز پرداختها در سال جدید میگذراند. البته معمولا در فروردین ماه هم توقع اتفاق خاصی در مورد پرداخت وجود ندارد و فکر میکنم میزان فروش دارو در فروردین و اردیبهشت ماه امسال نسبت به سال گذشته با کاهش مواجه شده است و دلیل آن هم این بوده که بدهیهای داروخانهها و مراکز درمانی به شرکتهای پخش آنقدر افزایش یافت که باعث قفل شدن زنجیره تامین دارو شد.
برای اولین بار در اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳ چکهای پنج شرکت اول پخش دارویی کشور در بانکها برگشت خورد و هیچ راهی هم برای این شرکتها وجود نداشت چرا که حتی فکر نمیکردند بتوانند با تعویق و تاخیر یک تا دو هفتهای چکهایی را که با تاریخهای طولانی به تولیدکنندگان داده بودند، نقد کنند و تولیدکنندگان هم از آن طرف با برگشت خوردن چکهایشان از سوی تامینکنندگانشان مواجه شدند که باعث هتک حرمت و از بین رفتن اعتبار و حیثیت تولیدکنندگان دارو شد.
یکی از مسیرهایی که برای تامین نقدینگی شرکتهای دارویی البته با هزینه بالا طی سالهای اخیر وجود داشت، تسهیلات بانکی بود که متاسفانه بانکها هم به خصوص از ابتدای ۱۴۰۳ سیاست انقباضی را در پیش گرفتند و حتی وقتی شرکتها تسهیلات قبلی خود را تسویه کردند به همان میزان تسهیلات قبلی مجددا به شرکتها تسهیلات پرداخت نکردند. با این حساب عملا تسهیلاتی به شرکتهای دارویی داده نشد.
در حال حاضر در نیمه شهریور ماه هستیم و صنعت داروسازی همچنان با وعده و وعید پیش میرود. تولید داروهای بیماران خاص و صعب العلاج که حوزه کاری من طی بیش از ۲۰ سال اخیر بوده، به دلیل حساسیتهای زیاد هیچوقت پخشها، مراکز درمانی و بیمارستانها اجازه نداده بودند که به وضعیت کنونی دچار شود. ما تولیدکننده داروهای بیماران خاص و صعب العلاج هستیم و عمده این داروها بیولوژیک هستند که فرایند تولید آنها طولانی است و دستکم دو ماه طول میکشد.
در حال حاضر پولی وجود ندارد که به تامینکنندگان داده شود و برای نخستین بار شرکتها در پرداخت حقوق ماهانه خود دچار مشکل شدهاند و چک تقریبا همه شرکتهای پخش یا در حال به تعویق افتادن است یا نقد نمیشود و زنجیره تامین، تولید و توزیع داروهای بیماران خاص و صعب العلاج قفل شده است.
براساس تجربهای که داریم وقتی مشکلی که هنوز کوچک است و فرصت حل کردن آن را داریم با روشی سادهتر حل نمیکنیم، وقتی به بحران میخوریم و بحران به سمت مردم کشیده میشود، انگار پول از جایی تامین میشود اما برای واردات! با این وجود باید تاکید کنم که در خصوص داروهای بیماران خاص و صعب العلاج، با توجه به توان مالی کشور و قیمتهای جهانی، امکان واردات این داروها به میزان موردنیاز مردم وجود ندارد. حتی اگر فرض کنیم پول به روشی معجزهآسا و به میزان کافی برای واردات تامین شود، داروهای بیماران خاص و صعب العلاج داروهایی نیستند که در انبارهای دنیا وجود داشته باشند و بتوانیم این داروها را زودتر از فرایند تولید داخل برای مردم تامین کنیم.
بنابراین واقعا زنگ خطر تامین نقدینگی به خصوص برای صنایع دارویی دانشبنیان و تولیدکنندگان داروهای بیماران خاص و صعب العلاج به صدا درآمده است. حیات و ممات بیماران خاص و صعب العلاج به این داروها وابسته است و باید سالیان سال این داروها را مصرف کنند. بسیاری از این بیماران وقتی این داروها را مصرف میکنند به افرادی سالم تبدیل میشوند اما اگر دارو به آنها نرسد سلامتیشان در معرض خطر جدی قرار میگیرد.
من زنگ خطر را به شدت به صدا درمیآورم. علیرغم اینکه میدانم دولت جدید است اما واقعیت این است که ما در حال حاضر در نیمه شهریور ماه هستیم و با وجود درک همه مشکلاتی که کشور با آنها مواجه شده مانند تحریم، فاجعه از دست رفتن رئیسجمهوری، برگزاری انتخابات، روی کار آمدن دولت جدید، تغییر و تحولات در بدنه دولت و غیره اما بیماران و خانوادههای بیمارانی که زندگی عزیزشان وابسته به مصرف برخی داروها است، هیچیک از این دلایل برایشان موجه نیست و در هیچ جای دنیا و در هیچ ادبیاتی هم چنین توجیهاتی قابل قبول نبوده و نیست. فکر میکنم در حال حاضر که رئیسجمهوری ایران یک پزشک است، بیشتر از هر فرد دیگری در طول تاریخ کشور این موضوع را درک میکند.